معنی فارسی mummia
B1مادهای که در قدیم به عنوان درمان در پزشکی استفاده میشد.
A substance historically used in ancient medicinal practices.
- NOUN
example
معنی(example):
مومیا در پزشکی باستانی استفاده میشد.
مثال:
Mummia was used in ancient medicine.
معنی(example):
دستور تهیه مومیا در طول زمان گم شده است.
مثال:
The recipe for mummia has been lost over time.
معنی فارسی کلمه mummia
:
مادهای که در قدیم به عنوان درمان در پزشکی استفاده میشد.