معنی فارسی mummydom
B1ممیدوم به حالتی اطلاق میشود که کسی یا چیزی به شکل مومی در آمده باشد.
The condition or state of being a mummy.
- NOUN
example
معنی(example):
ممیدوم به حالت مومی بودن اشاره دارد.
مثال:
Mummydom refers to the state of being a mummy.
معنی(example):
در مصر باستان، ممیدوم بخش مهمی از آداب تدفین بود.
مثال:
In ancient Egypt, mummydom was an important part of funerary practices.
معنی فارسی کلمه mummydom
:
ممیدوم به حالتی اطلاق میشود که کسی یا چیزی به شکل مومی در آمده باشد.