معنی فارسی mummification

B2

مومیایی کردن یک روش باستانی برای حفظ اجساد است که در آن اجزا خاصی از بدن جدا می‌شوند.

The process of preserving a body by embalming and drying.

example
معنی(example):

مومیایی کردن یک فرآیند باستانی مصری برای حفظ مردگان بود.

مثال:

Mummification was an ancient Egyptian process for preserving the dead.

معنی(example):

فرآیند مومیایی کردن شامل خارج کردن اندام‌های داخلی بود.

مثال:

The mummification process involved removing internal organs.

معنی فارسی کلمه mummification

: معنی mummification به فارسی

مومیایی کردن یک روش باستانی برای حفظ اجساد است که در آن اجزا خاصی از بدن جدا می‌شوند.