معنی فارسی mummying

B1

مومیایی کردن به عمل پیچیدن یا پوشاندن چیزی به طوری که به شکل مومیایی در آید اشاره دارد.

The process of wrapping or binding as a mummy.

example
معنی(example):

مومیایی کردن عملی است که در آن چیزی در پوشش‌هایی پیچیده می‌شود.

مثال:

Mummying is the act of enveloping something in wrappings.

معنی(example):

مصریان باستان هنر مومیایی کردن را به کمال رساندند.

مثال:

The ancient Egyptians perfected the art of mummying.

معنی فارسی کلمه mummying

: معنی mummying به فارسی

مومیایی کردن به عمل پیچیدن یا پوشاندن چیزی به طوری که به شکل مومیایی در آید اشاره دارد.