معنی فارسی mump
B1حالت نارضایتی یا اخم در پاسخ به یک شرایط دلخواه.
A slight sulk or pout, typically in response to disappointment.
- NOUN
example
معنی(example):
او کمی اخم کرد وقتی به او گفته شد نه.
مثال:
He gave a little mump when he was told no.
معنی(example):
غالباً کودکان وقتی چیزی که میخواهند را نمیگیرند، اخم میکنند.
مثال:
It's common for kids to mump when they don't get what they want.
معنی فارسی کلمه mump
:
حالت نارضایتی یا اخم در پاسخ به یک شرایط دلخواه.