معنی فارسی mundanity
B1حالت یا ویژگی کسلکنندگی، یکنواختی و روزمرگی در فعالیتها و تجربهها.
The quality of being mundane; a routine that lacks excitement or variety.
- NOUN
example
معنی(example):
کسلکنندگی شغل او باعث شد تا به دنبال فرصتهای جدید برود.
مثال:
The mundanity of his job made him seek new opportunities.
معنی(example):
بسیاری از افراد کسلکنندگی را آرامشبخش و امن میدانند.
مثال:
Many people find mundanity comforting and secure.
معنی فارسی کلمه mundanity
:
حالت یا ویژگی کسلکنندگی، یکنواختی و روزمرگی در فعالیتها و تجربهها.