معنی فارسی municipium

C2

به یک نهاد شهری در روم باستان اطلاق می‌شود که اختیارات خاصی داشت.

A term used in ancient Rome to describe a town with certain legal privileges.

example
معنی(example):

مفهوم شهری در حقوق رومی اهمیت داشت.

مثال:

The concept of municipium was important in Roman law.

معنی(example):

یک شهری اجازه می‌داد که سطحی از خودمختاری محلی وجود داشته باشد.

مثال:

A municipium allowed for a level of local autonomy.

معنی فارسی کلمه municipium

: معنی municipium به فارسی

به یک نهاد شهری در روم باستان اطلاق می‌شود که اختیارات خاصی داشت.