معنی فارسی munify
B1به فرایند یکپارچهسازی و متحد کردن اجزا و بخشهای مختلف اشاره دارد.
To unify or bring together into a single entity.
- VERB
example
معنی(example):
هدف این است که بخشهای مختلف را به یک نهاد واحد تبدیل کنیم.
مثال:
The goal is to munify the various departments into a single entity.
معنی(example):
باید تلاشهای خود را متحد کنیم تا مؤثرتر باشیم.
مثال:
We need to munify our efforts to be more effective.
معنی فارسی کلمه munify
:
به فرایند یکپارچهسازی و متحد کردن اجزا و بخشهای مختلف اشاره دارد.