معنی فارسی munificency

C1

سخاوت، کیفیت سخاوتمند بودن یا بخشندگی کردن.

The quality of being munificent; generosity.

example
معنی(example):

سخاوت شرکت در جشنواره مورد تقدیر قرار گرفت.

مثال:

The munificency of the company was recognized at the gala.

معنی(example):

سخاوت او نسبت به کارمندانش محیط کاری مثبتی ایجاد کرد.

مثال:

His munificency towards his employees created a positive work environment.

معنی فارسی کلمه munificency

: معنی munificency به فارسی

سخاوت، کیفیت سخاوتمند بودن یا بخشندگی کردن.