معنی فارسی muntings

B1

مُنتینگ‌ها به ایستگاه‌های باریک یا عمل عکس العمل بین پانل‌های پنجره یا قاب اشاره دارد.

The narrow divisions or elements on a window or frame that separate panes of glass.

example
معنی(example):

مُنتینگ‌ها بر روی قاب پنجره به آن شخصیت می‌دهند.

مثال:

The muntings on the window frame add character.

معنی(example):

او مُنتینگ‌ها را به رنگ متضادی رنگ‌آمیزی کرد.

مثال:

He painted the muntings in a contrasting color.

معنی فارسی کلمه muntings

: معنی muntings به فارسی

مُنتینگ‌ها به ایستگاه‌های باریک یا عمل عکس العمل بین پانل‌های پنجره یا قاب اشاره دارد.