معنی فارسی murder one

B2

قتل با برنامه‌ریزی قبلی و نیت کشتن.

The first degree of murder with premeditation.

noun
معنی(noun):

Murder in the first degree.

example
معنی(example):

متهم به قتل درجه یک متهم شد.

مثال:

The defendant was charged with murder one.

معنی(example):

در این پرونده، هیئت منصفه باید تعیین کند که آیا این قتل درجه یک است.

مثال:

In this case, the jury must determine if it's murder one.

معنی فارسی کلمه murder one

: معنی murder one به فارسی

قتل با برنامه‌ریزی قبلی و نیت کشتن.