معنی فارسی musardry

B1

رفتار مسخره‌وار، معنای خاصی از خیالبافی و عدم تمرکز.

The state or quality of being musard; daydreaming or distraction.

example
معنی(example):

مسخرگی او موجب Trouble در مدرسه شد.

مثال:

His musardry got him in trouble at school.

معنی(example):

مسخرگی در میان کودکان خردسال معمول است.

مثال:

Musardry is common among young children.

معنی فارسی کلمه musardry

: معنی musardry به فارسی

رفتار مسخره‌وار، معنای خاصی از خیالبافی و عدم تمرکز.