معنی فارسی musca
B1نوعی حشره که معمولاً در فصل تابستان در مکانهای مسکونی یافت میشود.
A genus of flies, commonly referred to as houseflies.
- NOUN
example
معنی(example):
من یک مگس را دیدم که دور اتاق پرواز میکند.
مثال:
I saw a musca flying around the room.
معنی(example):
مگسها معمولاً در خانهها دیده میشوند.
مثال:
Musca are commonly found in houses.
معنی فارسی کلمه musca
:
نوعی حشره که معمولاً در فصل تابستان در مکانهای مسکونی یافت میشود.