معنی فارسی musher
B2شخصی که در مسابقات سورتمه‌سواری با سگ‌ها شرکت می‌کند.
A person who drives a sled pulled by dogs, especially in races.
- noun
noun
معنی(noun):
One who operates a dogsled, traditionally using the verbal command “mush”.
معنی(noun):
One who travels by dogsled.
معنی(noun):
One who races in a dogsled in a race.
example
معنی(example):
راننده سورتمه، سگ‌های سورتمه را از میان برف هدایت می‌کند.
مثال:
The musher guided the sled dogs through the snow.
معنی(example):
یک راننده سورتمه ماهر می‌تواند سگ‌ها را در میان زمین برفی براند.
مثال:
A skilled musher can race dogs across the snowy terrain.
معنی فارسی کلمه musher
:
شخصی که در مسابقات سورتمه‌سواری با سگ‌ها شرکت می‌کند.
