معنی فارسی mushiness
B2احساساتی بودن، به شرایطی اشاره دارد که در آن فرد خیلی احساسی و نرم است.
The quality of being overly sentimental or emotional.
- NOUN
example
معنی(example):
احساساتی بودن فیلم باعث شد من گریه کنم.
مثال:
The mushiness of the movie made me cry.
معنی(example):
احساساتی بودن او هنگام صحبت دربارهٔ عشق جذاب است.
مثال:
Her mushiness when talking about love is adorable.
معنی فارسی کلمه mushiness
:
احساساتی بودن، به شرایطی اشاره دارد که در آن فرد خیلی احساسی و نرم است.