معنی فارسی musth
B2حالت طبیعی در فیل‌های نر که در آن قدرت تولید مثل آنها افزایش می‌یابد.
A periodic condition in male elephants characterized by increased reproductive hormones.
- noun
noun
معنی(noun):
A time during which male elephants exhibit increased levels of sexual activity and aggressiveness and often secrete leaking temporin from the sides of their heads.
example
معنی(example):
فیل در حالت مست بود، که نشان‌دهنده آماده بودن آن برای جفت‌گیری است.
مثال:
The elephant was in musth, indicating that it was ready to mate.
معنی(example):
در دوره مست، فیل‌های نر ممکن است بسیار تهاجمی باشند.
مثال:
During musth, male elephants can be quite aggressive.
معنی فارسی کلمه musth
:
حالت طبیعی در فیل‌های نر که در آن قدرت تولید مثل آنها افزایش می‌یابد.
