معنی فارسی mutilator

B1

شخصی که به طور عمدی آسیب یا خسارت به یک اثر هنری یا ساختار وارد می‌کند.

A person who intentionally damages or destroys something, especially in art.

example
معنی(example):

این هنرمند به عنوان یک تخریب‌گر هنر کلاسیک محسوب می‌شد.

مثال:

The artist was considered a mutilator of classical art.

معنی(example):

به دلیل نقدهای تندش به عنوان یک تخریب‌گر شناخته شد.

مثال:

He was labeled a mutilator for his harsh critiques.

معنی فارسی کلمه mutilator

: معنی mutilator به فارسی

شخصی که به طور عمدی آسیب یا خسارت به یک اثر هنری یا ساختار وارد می‌کند.