معنی فارسی mutineer
B2متمرد، فردی که در برابر اقتدار یا دستورات سربازان یا مقامات تمرد میکند.
A person who rebels against the authority of a leader or government.
- noun
- verb
noun
معنی(noun):
Someone who participates in mutiny.
verb
معنی(verb):
To mutiny.
example
معنی(example):
متمرد فرماندهی شورش را علیه کاپیتان به عهده گرفت.
مثال:
The mutineer led the revolt against the captain.
معنی(example):
هر متمرد به خاطر اعمالش در دریا تنبیه شد.
مثال:
Every mutineer was punished for their actions at sea.
معنی فارسی کلمه mutineer
:
متمرد، فردی که در برابر اقتدار یا دستورات سربازان یا مقامات تمرد میکند.