معنی فارسی mutineered

B1

شورش کردن، قیام کردن، به عمل جمعی اشاره دارد که در آن گروهی علیه شرایط نامناسب و ناعادلانه قیام می‌کنند.

Having revolted or rebelled against authority, usually mentioning a past action within a confined group.

example
معنی(example):

زندانیان شورش کردند و خواستار برخورد بهتر شدند.

مثال:

The prisoners mutineered, demanding better treatment.

معنی(example):

ملوانان پس از هفته‌ها بدرفتاری شورش کردند.

مثال:

The sailors mutineered after weeks of mistreatment.

معنی فارسی کلمه mutineered

: معنی mutineered به فارسی

شورش کردن، قیام کردن، به عمل جمعی اشاره دارد که در آن گروهی علیه شرایط نامناسب و ناعادلانه قیام می‌کنند.