معنی فارسی mutive

B1

موتیو، به معنای ایجاد حرکت یا جنبش، اغلب در هنر یا ادبیات به کار می‌رود.

Relating to the act of causing movement or change in a particular context.

example
معنی(example):

کیفیت موتیو هنر آن را زنده احساس می‌کرد.

مثال:

The mutive quality of the art made it feel alive.

معنی(example):

در داستان‌گویی او یک عنصر موتیو وجود داشت.

مثال:

There was a mutive element in her storytelling.

معنی فارسی کلمه mutive

: معنی mutive به فارسی

موتیو، به معنای ایجاد حرکت یا جنبش، اغلب در هنر یا ادبیات به کار می‌رود.