معنی فارسی myelogenic

B2

میلوژنتیک به اختلالات و شرایطی که به تولید میلین مربوط می‌شوند، اشاره دارد.

Pertaining to conditions or diseases affecting the formation of myelin.

example
معنی(example):

اختلالات میلوژنتیک می‌توانند به طور قابل توجهی بر سیستم عصبی تأثیر بگذارند.

مثال:

Myelogenic disorders can impact the nervous system significantly.

معنی(example):

مطالعه شرایط میلوژنتیک به توسعه درمان‌ها کمک می‌کند.

مثال:

The study of myelogenic conditions helps in developing treatments.

معنی فارسی کلمه myelogenic

: معنی myelogenic به فارسی

میلوژنتیک به اختلالات و شرایطی که به تولید میلین مربوط می‌شوند، اشاره دارد.