معنی فارسی myelomatoid

B1

نوعی از تومورها که به مغز استخوان مرتبط هستند و ویژگی‌های مایلومای متعدد را نشان می‌دهند.

A term describing a type of tumor related to myeloma characteristics.

example
معنی(example):

پزشک او را با یک وضعیت مایلوماتوئید تشخیص داد.

مثال:

The doctor diagnosed her with a myelomatoid condition.

معنی(example):

تومورهای مایلوماتوئید می‌توانند تهاجمی باشند.

مثال:

Myelomatoid tumors can be aggressive.

معنی فارسی کلمه myelomatoid

: معنی myelomatoid به فارسی

نوعی از تومورها که به مغز استخوان مرتبط هستند و ویژگی‌های مایلومای متعدد را نشان می‌دهند.