معنی فارسی namaz

B1

نماز، عبادتی که مسلمانان به‌صورت روزانه و در زمان‌های مشخص انجام می‌دهند.

The Islamic prayer performed five times a day, a fundamental practice in Islam.

noun
معنی(noun):

Islamic prayer; salat.

example
معنی(example):

او پنج بار در روز نماز می‌خواند.

مثال:

He prays the namaz five times a day.

معنی(example):

نماز یک مراسم مهم در اسلام است.

مثال:

Namaz is an important ritual in Islam.

معنی فارسی کلمه namaz

: معنی namaz به فارسی

نماز، عبادتی که مسلمانان به‌صورت روزانه و در زمان‌های مشخص انجام می‌دهند.