معنی فارسی namelessness

B1

وضعیتی که فرد یا چیزی نامی ندارد و ناشناخته است.

The state of having no name or being unidentified.

example
معنی(example):

بی‌نامی شخصیت به رازآلودگی داستان افزود.

مثال:

The namelessness of the character added to the mystery of the story.

معنی(example):

بسیاری از مردم در شهرهای بزرگ حس بی‌نامی می‌کنند.

مثال:

Many people feel a sense of namelessness in large cities.

معنی فارسی کلمه namelessness

: معنی namelessness به فارسی

وضعیتی که فرد یا چیزی نامی ندارد و ناشناخته است.