معنی فارسی narative-exame
B1آزمون داستانگویی، ارزیابیای که در آن از شرکتکنندگان خواسته میشود داستانی را بیان کنند یا تجارب شخصی خود را به تصویر بکشند.
An assessment format where participants are required to present a narrative or recount personal experiences.
- OTHER
example
معنی(example):
آزمون داستانگویی از ما خواست تا داستانی را بگوییم.
مثال:
The narrative exam asked us to tell a story.
معنی(example):
او برای آزمون داستانگویی به خوبی آماده شد تا ایدههایش را به وضوح بیان کند.
مثال:
She prepared well for the narrative exam to express her ideas clearly.
معنی فارسی کلمه narative-exame
:
آزمون داستانگویی، ارزیابیای که در آن از شرکتکنندگان خواسته میشود داستانی را بیان کنند یا تجارب شخصی خود را به تصویر بکشند.