معنی فارسی narcotherapist
B1متخصصی که در درمان با استفاده از داروهای بیهوشی مهارت دارد.
A specialist who uses anesthetic techniques in therapeutic practices.
- NOUN
example
معنی(example):
یک نارکوتراپیست متخصص در استفاده از تکنیکهای آرامبخش برای درمان است.
مثال:
A narcotherapist specializes in using sedative techniques for therapy.
معنی(example):
نارکوتراپیست با بیماران در یک محیط کنترلشده کار کرد.
مثال:
The narcotherapist worked with patients in a controlled environment.
معنی فارسی کلمه narcotherapist
:
متخصصی که در درمان با استفاده از داروهای بیهوشی مهارت دارد.