معنی فارسی narratively
B1به صورت روایتی، به شیوهای که داستان یا متن روایت میشود.
In a way that relates to narration or storytelling.
- ADVERB
example
معنی(example):
از نظر روایت، داستان چندین چرخش غیرمنتظره دارد.
مثال:
Narratively, the plot takes several unexpected turns.
معنی(example):
فیلم بهصورت روایتی پیش میرود و به لحظه اوج میرسد.
مثال:
The film progresses narratively, building up to a climactic moment.
معنی فارسی کلمه narratively
:
به صورت روایتی، به شیوهای که داستان یا متن روایت میشود.