معنی فارسی narwhals

B1

نرها جانورانی دریایی از خانواده وال‌ها هستند که به دلیل دندان بلند و مارپیچی خود معروفند.

A medium-sized whale known for its long, spiral tusk, often called the unicorn of the sea.

noun
معنی(noun):

Monodon monoceros, an Arctic cetacean that grows to about 20 feet (6 meters) long, the male having a single horn-like tusk, a twisted, pointed canine tooth that projects forward.

example
معنی(example):

نرها به خاطر tuskهای بلند و مارپیچی خود شناخته شده‌اند.

مثال:

Narwhals are known for their long, spiral tusks.

معنی(example):

دانشمندان نرها را مطالعه می‌کنند تا بیشتر درباره زندگی دریایی قطب شمال بیاموزند.

مثال:

Scientists study narwhals to learn more about Arctic marine life.

معنی فارسی کلمه narwhals

: معنی narwhals به فارسی

نرها جانورانی دریایی از خانواده وال‌ها هستند که به دلیل دندان بلند و مارپیچی خود معروفند.