معنی فارسی nasab

B1

نسب یعنی شجره‌نامه یا پیوند خونی خانواده که تاریخچه‌ای از والدی یا اجداد فرد را شامل می‌شود.

Lineage or ancestry; often used in the context of family heritage or genealogy, especially in Arabic-speaking cultures.

example
معنی(example):

نسب در فرهنگ عربی به خون یا نسل اشاره دارد.

مثال:

Nasab refers to lineage or ancestry in Arabic culture.

معنی(example):

او نسب خود را به پدربزرگ و مادربزرگ‌های بزرگش دنبال کرد.

مثال:

He traced his nasab back to his great-grandparents.

معنی فارسی کلمه nasab

: معنی nasab به فارسی

نسب یعنی شجره‌نامه یا پیوند خونی خانواده که تاریخچه‌ای از والدی یا اجداد فرد را شامل می‌شود.