معنی فارسی nauticality

B1

وضعیت یا ویژگی مربوط به دریا یا قایق‌ها.

The quality of being nautical or related to the sea.

example
معنی(example):

ویژگی دریایی جشنواره گردشگران زیادی را جذب کرد.

مثال:

The nauticality of the festival attracted many tourists.

معنی(example):

او به جنبه‌های دریایی اثر هنری توجه کرد.

مثال:

He appreciated the nauticality of the artwork.

معنی فارسی کلمه nauticality

: معنی nauticality به فارسی

وضعیت یا ویژگی مربوط به دریا یا قایق‌ها.