معنی فارسی navew

B2

قسمت مرکزی و بزرگ کلیسا که معمولاً محلی برای نشستن جماعت است.

The central part of a church, used for congregation and often featuring high ceilings.

example
معنی(example):

ناوه یک قسمت بزرگ مرکزی از کلیساست.

مثال:

The navew is a large central part of a church.

معنی(example):

ناوه اغلب برای تجمع‌های جمعی استفاده می‌شود.

مثال:

The navew is often used for congregational gatherings.

معنی فارسی کلمه navew

: معنی navew به فارسی

قسمت مرکزی و بزرگ کلیسا که معمولاً محلی برای نشستن جماعت است.