معنی فارسی navite

B1

ناوی، کسی که به طور طبیعی در یک منطقه خاص زندگی می‌کند.

A native person or someone originating from a specific place.

example
معنی(example):

او یکی از ساکنان این منطقه است و با سنت‌های آن آشناست.

مثال:

She is a navite of the region, knowledgeable about its traditions.

معنی(example):

فرهنگ ناوی اهمیت تاریخی غنی دارد.

مثال:

The navite culture has rich historical significance.

معنی فارسی کلمه navite

: معنی navite به فارسی

ناوی، کسی که به طور طبیعی در یک منطقه خاص زندگی می‌کند.