معنی فارسی nawabship

B2

نایب‌شاهی، مقام و موقعیتی با اقتدار و مسئولیت در یک جامعه.

A title of nobility and leadership in historical governance.

example
معنی(example):

نایب‌شاهی موقعیتی از قدرت در حکمرانی تاریخی بود.

مثال:

The nawabship was a position of power in the historical governance.

معنی(example):

او امیدوار بود که نایب‌شاهی این منطقه را کسب کند.

مثال:

He aspired to gain the nawabship of the region.

معنی فارسی کلمه nawabship

: معنی nawabship به فارسی

نایب‌شاهی، مقام و موقعیتی با اقتدار و مسئولیت در یک جامعه.