معنی فارسی nearsightedness

B1

نزدیک بینی، اختلالی در بینایی است که در آن فرد می‌تواند اشیاء نزدیک را واضح ببیند، اما اشیاء دورتر به وضوح دیده نمی‌شوند.

A vision condition where nearby objects are seen clearly, but distant objects appear blurry.

example
معنی(example):

افراد دارای نزدیک بینی می‌توانند اشیاء نزدیک را به وضوح ببینند.

مثال:

People with nearsightedness can see nearby objects clearly.

معنی(example):

نزدیک بینی می‌تواند بدون عینک خواندن را دشوار کند.

مثال:

Nearsightedness can make reading difficult without glasses.

معنی فارسی کلمه nearsightedness

: معنی nearsightedness به فارسی

نزدیک بینی، اختلالی در بینایی است که در آن فرد می‌تواند اشیاء نزدیک را واضح ببیند، اما اشیاء دورتر به وضوح دیده نمی‌شوند.