معنی فارسی necropolitan

B2

وابسته به مقبره‌ها و ویژگی‌های معماری آنها.

Relating to or characteristic of necropoleis or burial sites.

example
معنی(example):

سبک معماری نیکرپولیتن منحصر به فرد است.

مثال:

The necropolitan style of architecture is unique.

معنی(example):

او ویژگی‌های نیکرپولیتن را در شهر باستانی مطالعه کرد.

مثال:

She studied necropolitan features in the ancient city.

معنی فارسی کلمه necropolitan

: معنی necropolitan به فارسی

وابسته به مقبره‌ها و ویژگی‌های معماری آنها.