معنی فارسی necropsying

B1

عمل کالبدشکافی برای بررسی علت مرگ یا بیماری در یک موجود زنده.

The act of performing an autopsy on a non-human animal.

example
معنی(example):

تیم در حال کالبدشکافی حیوان متوفی است تا اطلاعاتی جمع‌آوری کند.

مثال:

The team is necropsying the deceased animal to gather information.

معنی(example):

آنها در حال کالبدشکافی چندین نمونه برای تحقیق هستند.

مثال:

They are necropsying multiple specimens for research.

معنی فارسی کلمه necropsying

: معنی necropsying به فارسی

عمل کالبدشکافی برای بررسی علت مرگ یا بیماری در یک موجود زنده.