معنی فارسی needments

B1

نیازمندی‌ها، ملزومات چندگانه که باید رعایت شوند.

Multiple requirements or necessities that must be fulfilled.

example
معنی(example):

نیازمندی‌های پروژه به وضوح مطرح شد.

مثال:

The needments of the project were outlined clearly.

معنی(example):

هر یک از نیازمندی‌ها باید در پیشنهاد مطرح شود.

مثال:

Each needments should be addressed in the proposal.

معنی فارسی کلمه needments

: معنی needments به فارسی

نیازمندی‌ها، ملزومات چندگانه که باید رعایت شوند.