معنی فارسی neocolonialist

C1

نئوکلونیالیست به فردی اطلاق می‌شود که سعی دارد از طریق روش‌های اقتصادی یا فرهنگی، بر کنترل و نفوذ بر کشورهای دیگر ادامه دهد بدون آنکه از قدرت سیاسی مستقیم استفاده کند.

A person who supports or engages in neocolonial practices, asserting control or influence over a country or region through economic, cultural, or other means rather than direct political rule.

example
معنی(example):

یک نئوکلونیالیست به دنبال حفظ کنترل بر یک کشور بدون قدرت سیاسی مستقیم است.

مثال:

A neocolonialist seeks to maintain control over a country without direct political power.

معنی(example):

منتقدان می‌گویند که اقدامات نئوکلونیالیست‌ها حاکمیت محلی را تضعیف می‌کند.

مثال:

Critics argue that the actions of neocolonialists undermine local sovereignty.

معنی فارسی کلمه neocolonialist

: معنی neocolonialist به فارسی

نئوکلونیالیست به فردی اطلاق می‌شود که سعی دارد از طریق روش‌های اقتصادی یا فرهنگی، بر کنترل و نفوذ بر کشورهای دیگر ادامه دهد بدون آنکه از قدرت سیاسی مستقیم استفاده کند.