معنی فارسی nepotious
B1نپوتیوس به وضعیتی اشاره دارد که در آن افراد به خاطر وابستگیهای خانوادگی خود به سمتهای بالاتر دست مییابند.
Describing a situation where favoritism towards relatives affects decisions and opportunities.
- ADJECTIVE
example
معنی(example):
منتقدان میگویند که ماهیت نپوتیوس رهبری مضر است.
مثال:
Critics argue that the nepotious nature of the leadership is detrimental.
معنی(example):
محیطهای نپوتیوس معمولاً تنوع و نوآوری را سرکوب میکنند.
مثال:
Nepotious environments often stifle diversity and innovation.
معنی فارسی کلمه nepotious
:
نپوتیوس به وضعیتی اشاره دارد که در آن افراد به خاطر وابستگیهای خانوادگی خود به سمتهای بالاتر دست مییابند.