معنی فارسی nerded

B1

به حالتی اطلاق می‌شود که فرد به شدت درگیر یک موضوع خاص می‌شود و به آن عمیقاً توجه می‌کند.

To behave in an enthusiastic or preoccupied manner about a specific topic.

example
معنی(example):

او به خاطر انتشار آخرین بازی ویدیویی بسیار هیجان زده شد.

مثال:

He nerded out over the latest video game release.

معنی(example):

او درباره سری کتاب‌های مورد علاقه‌اش در طول بحث کنجکاوی نشان داد.

مثال:

She nerded about her favorite book series during the discussion.

معنی فارسی کلمه nerded

: معنی nerded به فارسی

به حالتی اطلاق می‌شود که فرد به شدت درگیر یک موضوع خاص می‌شود و به آن عمیقاً توجه می‌کند.