معنی فارسی nervelessly

B1

بدون ترس و اضطراب، آرام و مطمئن.

In a manner devoid of nerves; with composure.

example
معنی(example):

او بحران را بدون ترس مدیریت کرد.

مثال:

She handled the crisis nervelessly.

معنی(example):

او با اعتماد به نفس به چالش به صورت بی‌پروا نزدیک شد.

مثال:

He approached the challenge nervelessly and with confidence.

معنی فارسی کلمه nervelessly

: معنی nervelessly به فارسی

بدون ترس و اضطراب، آرام و مطمئن.