معنی فارسی nervelessness
B2عدم ترس؛ وضعیت بیاحساسی در برابر احساسات یا اضطراب.
The state of being without nerves; calmness in difficult situations.
- NOUN
example
معنی(example):
عدم ترس او همه را در رقابت شگفتزده کرد.
مثال:
His nervelessness amazed everyone at the competition.
معنی(example):
عدم ترس در شرایط استرسزا میتواند یک مزیت باشد.
مثال:
Nervelessness in stressful situations can be an asset.
معنی فارسی کلمه nervelessness
:
عدم ترس؛ وضعیت بیاحساسی در برابر احساسات یا اضطراب.