معنی فارسی nerveproof
C2مادهای که در برابر آسیبهای عصبی مقاوم است.
Resistant to damage from nerve-related conditions.
- ADJECTIVE
example
معنی(example):
پارچه عصبمحافظ است و مناسب برای استفادههای مختلف است.
مثال:
The fabric is nerveproof, making it suitable for various uses.
معنی(example):
آنها ماده عصبمحافظ را به عنوان یک نوآوری تبلیغ کردند.
مثال:
They advertised the nerveproof material as revolutionary.
معنی فارسی کلمه nerveproof
:
مادهای که در برابر آسیبهای عصبی مقاوم است.