معنی فارسی nervosa
C1اختلالات روانی که شامل نگرانیهای شدیدی درباره وزن و غذا میشود.
A psychological disorder characterized by an intense fear of gaining weight and distorted body image.
- NOUN
example
معنی(example):
بیاشتهایی عصبی یک اختلال جدی در خوردن است.
مثال:
Anorexia nervosa is a serious eating disorder.
معنی(example):
او برای سالها با پرخوری عصبی درگیر بود.
مثال:
She struggled with bulimia nervosa for many years.
معنی فارسی کلمه nervosa
:
اختلالات روانی که شامل نگرانیهای شدیدی درباره وزن و غذا میشود.