معنی فارسی neurochemist
B1دانشمند یا محققی که به مطالعه شیمی سیستم عصبی میپردازد.
A scientist who specializes in the chemistry of the nervous system.
- NOUN
example
معنی(example):
نوروشیمیدان فعالیتهای انتقالدهندههای عصبی را تجزیه و تحلیل میکند.
مثال:
The neurochemist analyzes neurotransmitter activities.
معنی(example):
نوروشیمیدان فرآیندهای شیمیایی در سیستم عصبی را مورد بررسی قرار میدهد.
مثال:
A neurochemist studies the chemical processes in the nervous system.
معنی فارسی کلمه neurochemist
:
دانشمند یا محققی که به مطالعه شیمی سیستم عصبی میپردازد.