معنی فارسی neurogenous

B1

به بافت‌ها یا فرآیندهایی اطلاق می‌شود که به تولید نورون‌ها و تربیت ساختار عصبی اختصاص دارد.

Pertaining to the generation of neurons, especially in the context of growth and repair.

example
معنی(example):

بافت نوروجنوس در توسعه مغز نقش مهمی ایفا می‌کند.

مثال:

The neurogenous tissue plays a crucial role in brain development.

معنی(example):

عوامل نوروجنوس برای تجدید پس از آسیب ضروری هستند.

مثال:

Neurogenous factors are essential for regeneration after injury.

معنی فارسی کلمه neurogenous

: معنی neurogenous به فارسی

به بافت‌ها یا فرآیندهایی اطلاق می‌شود که به تولید نورون‌ها و تربیت ساختار عصبی اختصاص دارد.