معنی فارسی neuroglandular
B1به ساختارها و عملکردهای مرتبط با غدد و سیستم عصبی اطلاق میشود، به ویژه در زمینه تنظیم هورمونها.
Relating to the interactions between the nervous system and glandular functions.
- ADJECTIVE
example
معنی(example):
سیستم نوروغلاندولار شامل سیستمهای عصبی و غدد درونریز است.
مثال:
The neuroglandular system involves both the nervous and endocrine systems.
معنی(example):
تعاملات نوروغلاندولار در تنظیم هورمونها کلیدی هستند.
مثال:
Neuroglandular interactions are key to hormone regulation.
معنی فارسی کلمه neuroglandular
:
به ساختارها و عملکردهای مرتبط با غدد و سیستم عصبی اطلاق میشود، به ویژه در زمینه تنظیم هورمونها.