معنی فارسی neuroma

B1

نوروم، توموری غیرسرطانی که معمولاً در اعصاب تشکیل می‌شود.

A benign tumor that develops from nerve tissue.

noun
معنی(noun):

A tumour composed of nerve cells.

example
معنی(example):

نوروم نوعی تومور است که در بافت عصبی تشکیل می‌شود.

مثال:

A neuroma is a type of tumor that develops in the nerve tissue.

معنی(example):

آنها در حین معاینه پزشکی یک نوروم در پای من پیدا کردند.

مثال:

They found a neuroma on my foot during the medical examination.

معنی فارسی کلمه neuroma

: معنی neuroma به فارسی

نوروم، توموری غیرسرطانی که معمولاً در اعصاب تشکیل می‌شود.