معنی فارسی neuromuscular
B1نورومسکولار، مرتبط با اعصاب و عضلات، به ویژه در زمینه بیماری‌ها.
Pertaining to the interactions between nerves and muscles.
- adjective
adjective
معنی(adjective):
Pertaining to the voluntary or reflexive control of muscles by nerves.
مثال:
Multiple sclerosis is a neuromuscular disease.
example
معنی(example):
اصطلاح نورومسکولار به رابطه بین اعصاب و عضلات اشاره دارد.
مثال:
The term neuromuscular refers to the relationship between nerves and muscles.
معنی(example):
بیماری‌های نورومسکولار بر ارتباط بین مغز و عضلات تأثیر می‌گذارند.
مثال:
Neuromuscular diseases affect the communication between the brain and muscles.
معنی فارسی کلمه neuromuscular
:
نورومسکولار، مرتبط با اعصاب و عضلات، به ویژه در زمینه بیماری‌ها.
