معنی فارسی neuronal

B1

مرتبط با یا مربوط به نورون‌ها که واحدهای اصلی سیستم عصبی هستند.

Relating to neurons, the basic building blocks of the nervous system.

adjective
معنی(adjective):

Of, or relating to a neuron

example
معنی(example):

سلول‌های عصبی سیگنال‌ها را در سراسر مغز ارسال می‌کنند.

مثال:

Neuronal cells send signals throughout the brain.

معنی(example):

ساختار عصبی برای عملکرد مغز ضروری است.

مثال:

The neuronal structure is essential for brain function.

معنی فارسی کلمه neuronal

: معنی neuronal به فارسی

مرتبط با یا مربوط به نورون‌ها که واحدهای اصلی سیستم عصبی هستند.